مهاجرت یکی از دشوارترین تجربیات زندگی است و سختیهای آن میتواند از مهمترین نگرانیها و حتی موانع ما در این راه باشد. اگر هنوز در حال فکر کردن به مهاجرت هستید، آگاهی از دشواریهای این مسیر میتواند به شما در اتخاذ تصمیمی آگاهانهتر کمک کند. اما اگر تصمیمتان کاملاً گرفته شده و در مراحل مهاجرت هستید، شناخت این چالشها میتواند شما را برای مقابله با آنها تواناتر و آمادهتر سازد.
بسیاری از مهاجران پس از ورود به کشور جدید با احساس تنهایی، دلتنگی، دشواری در برقراری ارتباطات اجتماعی، نداشتن تسلط به زبان، افسردگی و مشکلاتی در اجاره مسکن مواجه میشوند. در این مقاله سعی داریم با دقت بیشتری به این مسائل نگاه کنیم و به شما کمک کنیم تا فهم عمیقتری از آنها پیدا کنید و در نتیجه بتوانید از سختیها و غمهای ناشی از مهاجرت عبور کنید. اگر شما هم نگران مشکلات و افسردگی بعد از مهاجرت هستید، این مقاله برایتان بسیار سودمند خواهد بود.
۱. زبان؛ یکی از سختی های رایج مهاجرت
عدم تسلط به زبان یکی از رایجترین مشکلاتی است که مهاجران با آن روبهرو میشوند و میتواند به شدت سختیهای مهاجرت را افزایش دهد. نبود مهارت کافی در زبان میتواند در زمینههایی مانند یافتن شغل، ادامه تحصیل، آشنایی با فرهنگ جامعه جدید و برقراری ارتباط با دیگران مشکلات زیادی ایجاد کند.
بسیاری از افراد با این تصور که میتوانند زبان را در کشور مقصد بهتر کنند، بدون تسلط کافی به زبان جدید اقدام به مهاجرت میکنند، اما پس از ورود با چالشهای قابل توجهی مواجه میشوند. نداشتن توانایی در زبان همچنین میتواند به افزایش استرسهای ناشی از مهاجرت بیفزاید.
راهکارها:
• سعی کنید زبان مورد نظر را قبل از مهاجرت تقویت کنید.
• به دنبال کار باشید، زیرا فعالیت در یک محیط کاری و تعامل با دیگران به یادگیری زبان کمک شایانی خواهد کرد.
• صفحات اجتماعی با محتوای زبان کشور مقصد، به ویژه کانادا را دنبال کنید. این کار نهتنها زبان شما را بهبود میبخشد بلکه شما را با فرهنگ کانادایی نیز آشنا میکند.
• پس از مهاجرت به کانادا، در کلاسهای زبان ثبتنام کنید. این در توانایی شما برای برقراری ارتباط و تقویت اعتماد به نفس کمک خواهد کرد.
• از صحبت کردن و پرسیدن سوال نترسید. خوشبختانه در کانادا، هیچکس شما را به خاطر لهجه یا اشتباههایتان سرزنش نخواهد کرد. بنابراین با آرامش حرف بزنید و از این طریق به بهبود زبان خود بپردازید.
۲. مدیریت هزینههای زندگی
مدیریت هزینهها و مخارج یکی از ارکان حیاتی در زندگی در کانادا و هر کشور دیگر است. کنترل هزینهها میتواند به تسهیل روند پیشرفت شما کمک کرده و استرس ناشی از مهاجرت را کاهش دهد. اما اگر به مخارج خود توجه نکنید، ممکن است با مشکلات مالی مواجه شوید و تحت فشار قرار بگیرید. ضرورت مدیریت هزینهها به خصوص در ماههای ابتدایی که درآمدتان کمی پایینتر است، بسیار قابل توجه است.
راهکارها:
• سعی کنید تا حد ممکن، غذاهای خانگی تهیه کنید و از خرید غذاهای بیرون پرهیز کنید. با این کار میتوانید ماهیانه حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار صرفهجویی کنید.
• در منزل چای و قهوه آماده کنید و از خرید این نوشیدنیها از کافیشاپها خودداری کنید. این کار میتواند ماهیانه حدود ۱۰۰ دلار برای شما صرفهجویی به همراه داشته باشد.
• از وبسایتهای مختلف برای مقایسه قیمت اجناس در فروشگاههای مختلف استفاده کنید. برخی از این وبسایتها شامل Price Grabber، Nextag، Price Finder و Shopzilla هستند.
• میتوانید برخی اقلام منزل را از وبسایتهای فروش دستدوم با هزینههای کمتر یا حتی رایگان تهیه کنید. وبسایتهای Craiglist، Kijiji و Facebook Marketplace از جمله منابع خوب برای خرید اقلام دستدوم هستند.
• سابقه گواهینامه و رانندگیتان را از ایران به همراه داشته باشید و پس از ورود به کانادا آن را ترجمه کنید. این اقدام میتواند به شما کمک کند تا از تخفیفهایی تا حدود ۴۰% در نرخ بیمه ماشین بهرهمند شوید.
۳. تنهایی، دوستیابی و افسردگی بعد از مهاجرت
وقتی به چالشهای مهاجرت فکر میکنیم، معمولاً احساس تنهایی و افسردگی به عنوان دو مشکل اصلی در ذهن ما نقش میبندند. این حس تنهایی میتواند بر شخصیت افراد تأثیرات مختلفی بگذارد، اما با گذشت زمان و تشدید این احساس، احتمال ابتلا به افسردگی به طور قابل توجهی افزایش مییابد.
افسردگی به عنوان یکی از اصلیترین عوامل کاهش عملکرد مطرح است. در حین تجربه افسردگی، انجام امور روزمره نیز برای شما دشوار خواهد شد. این موضوع منجر به عقبافتادگی از زندگی عادیتان میشود و به طور مداوم مشکلات بیشتری به زندگیتان تحمیل میکند و استرس ناشی از مهاجرت را تشدید مینماید.
راهکارها
• انجام چالش ۳۰ روزه برای خروج از خانه میتواند به خوبی به پیشگیری از افسردگی کمک کند و شانس شما را برای برقراری ارتباط با سایر افراد در روزهای نخست مهاجرت افزایش دهد. در این چالش، هر روز بعد از بیدار شدن و صرف صبحانه، از خانه خارج شوید و شب به منزل برگردید.
• رکود و عدم فعالیت از عوامل مهم ابتلا به افسردگی به شمار میرود. بنابراین، با ورزش و فعالیت بدنی میتوانید از خود در برابر افسردگی محافظت کنید. همچنین شرکت در فعالیتها و رویدادهای اجتماعی میتواند احساس تنهایی شما را کاهش دهد و خطر ابتلا به افسردگی پس از مهاجرت را به حداقل برساند.
• شما میتوانید با کمک اپلیکیشن Meetup، گروههایی با علایق مشابه خود را پیدا کنید و در نشستها و گردهماییهای آنها شرکت کنید. این یکی از بهترین راهها برای دوستیابی و ایجاد ارتباطات جدید است.
• فعالیتهای خلاقانه به شدت میتوانند انرژی شما را افزایش دهند و به بهبود خلقوخو کمک کنند. لذا در برنامه روزانهتان زمانهایی را برای این فعالیتها در نظر بگیرید. اگر در هیچ فعالیت خلاقانهای مهارت ندارید یا نمیتوانید به برنامهتان پایبند بمانید، به یک کلاس هنری بپیوندید.
• همچنین، روابط خود با اعضای خانواده و دوستانی که شما را آزردهخاطر میکنند، مدیریت کنید و به تدریج تعامل خود را با آنها کاهش دهید. اخبار منفی معمولاً تأثیرات ناگواری دارند و نمیتوانند نمایانگر تمامی واقعیتها باشند؛ بنابراین آنها را جدی نگیرید.
• بسیاری از افرادی که مهاجرت میکنند، اهداف مالی معین و جدی دارند و سعی در پسانداز برای تحقق آنها دارند. اما فراموش نکنید که اگر گاهی اوقات پولتان را برای خودتان خرج نکنید، به زودی احساس خستگی و استرس در شما نمایان خواهد شد. پس بهتر است هر از گاهی سفر کنید.
• در صورتی که هیچیک از روشهای مطرح شده برای شما مفید واقع نشد یا احساس کردید به کمک بیشتری نیاز دارید، به یک روانشناس مراجعه کنید تا در درمان افسردگی پس از مهاجرت به شما یاری رساند. اگر روانشناس شما تجربهای در زمینه مهاجرت یا اشتراکات فرهنگی با شما داشته باشد، بهتر میتواند شرایط شما را درک کند. همچنین اگر هزینه جلسات رواندرمانی در کانادا برایتان زیاد است، مشاوره آنلاین از متخصصین داخل ایران نیز میتواند گزینه مناسبی باشد.
۴. دلتنگی و غم غربت مهاجرت
دلتنگی، متأسفانه، یکی از واقعیتهای غیرقابل انکار همراه با مهاجرت است. شاید شما تصور کنید که افرادی که با خانواده یا عزیزانشان مهاجرت میکنند، کمتر دچار این احساس میشوند، اما حقیقت این است که دلتنگی به عنوان یک واکنش طبیعی به شرایط جدید بروز مییابد. در برخی موارد، ممکن است دلتنگی شما برای یک خیابان، یک کافه یا یک نوع غذا بیشتر از دلتنگی برای خانوادهتان باشد. به همین دلیل میتوان گفت که ارتباط بین مهاجرت و دلتنگی غیرقابل تفکیک است.
راهکارها
• با افزایش مشغلهها و دغدغههای روزمره، احساس دلتنگی معمولاً به مرور زمان کاهش مییابد. همچنین پیشرفتهای فردی، دستیابی به موفقیتهای جدید و بهبود کیفیت زندگی نیز میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. برای برخی افراد، حفظ تماس روزانه با دوستان و اعضای خانواده در کشور مبدا میتواند به کاهش دلتنگی کمک کند و احساس غم ناشی از مهاجرت را کاهش دهد. اما برای برخی دیگر، این تعامل روزانه ممکن است به افزایش دلتنگی منجر شود، بنابراین توصیه میشود این افراد کمتر با زندگی گذشته خود در تماس باشند.
• یافتن دوستان جدید و برقراری روابط اجتماعی معنیدار در جامعه جدید نیز میتواند به کاهش دلتنگی شما کمک کند. همچنین باید بدانید که با افزایش ثبات زندگیتان پس از مهاجرت به کانادا، این امکان فراهم میشود که به ایران سفر کرده و از این طریق احساس دلتنگی خود را کاهش دهید.
۵. اجاره خانه؛ سختی های اوایل مهاجرت
اجاره اولین خانه در یک کشور جدید حقیقتاً میتواند تجربهای چالشبرانگیز باشد و بخش زیادی از استرس مرتبط با مهاجرت ناشی از ناشناخته بودن شرایط اجاره اولین مسکن شما است. برای اجاره خانه در کانادا، به مدارک خاصی نیاز خواهید داشت:
• نامهای از کارفرما شامل اطلاعات مربوط به حقوق و دستمزد
• صورتحساب بانکی با موجودی کافی برای پوشش اجاره چند ماه
• ارجاعات از صاحبخانههای قبلی
از آنجا که شما تازهوارد هستید، به احتمال زیاد نه صاحبخانه قبلیای برای ارجاع دادن خواهید داشت و نه شغلی برای دریافت نامه و فیش حقوقی از کارفرما، بنابراین اجاره خانه میتواند دشوار باشد.
فارغ از تمام این پیچیدگیها، شما به یک مکان نیاز دارید که بتوانید در روز اول پس از رسیدن به آنجا اقامت کنید.
راهکارها
• بهترین وضعیت این است که یکی از بستگان شما در شهر مورد نظر زندگی کند و از شما پذیرایی کند. در این صورت میتوانید مدت کوتاهی در کنار آنها بگذرانید تا خانه و کار مناسب خود را پیدا کنید. گزینههایی وجود دارد که میتوانید آنها را برای مدت کوتاهتری، مانند چند هفته یا چند ماه اجاره کنید تا شرایط شما برای پیدا کردن خانه اصلی مناسبتر شود.
• زیر برخی شرایط، میتوانید این خانهها را حتی از ایران نیز اجاره کنید. خدماتی مثل Airbnb نیز میتوانند گزینهای مناسب برای اجاره موقت باشند، هرچند معمولاً هزینه بیشتری دارند. اجاره خانه در ماههایی که تقاضا برای آن کمتر است، به مراتب آسانتر خواهد بود و صاحبخانهها معمولاً کمتر حساسیت نشان میدهند.
• از ماه ژانویه تا مارس میتوان بهترین زمان برای اجاره خانه در نظر گرفت. هنگام یافتن خانه اصلی، صاحبخانه ممکن است به شما اعتماد نکند، زیرا سابقه اعتباری و ارجاعاتی ندارید. اگر فردی را بشناسید که اقامت دائم یا تابعیت کانادا را دارد، میتوانید از او درخواست کنید که به نوعی ضامن شما شود. در این صورت، برای اجاره خانه مشکلی نخواهید داشت.
• همچنین میتوانید برای جلب اعتماد صاحبخانه، اجاره ۶ ماه را پیشپرداخت کنید. وامهایی نیز برای اجاره خانه در کانادا برای تازهواردها وجود دارند که اگر واجد شرایط باشید، میتوانند روش مناسبی برای تأمین اجاره ۶ ماه باشند. علاوه بر این، میتوانید از مبلغی که برای تمکن مالی خود کنار گذاشتهاید نیز استفاده کنید.
۶. کمبود اعتماد به نفس
کمبود اعتماد به نفس یکی از چالشهایی است که اکثر مهاجران پس از مهاجرت با آن مواجه میشوند. این مشکل میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد، از جمله تسلط نداشتن بر زبان جدید یا عدم آگاهی نسبت به حقوق و وظایف خود در جامعه جدید.
کمبود اعتماد به نفس میتواند منجر به بروز مشکلات گوناگونی گردد، از جمله خسارتهای مالی یا پایمال شدن حقوق شخصی افراد.
راهکارها
برای تقویت اعتماد به نفس، مهم است که در مورد حقوق شهروندی خود مطالعه کنید و اطلاعات دقیقی کسب کنید. همچنین، حفظ ارتباطات با فرهنگ و جامعه خود، میتواند به شما در برقراری احساس تعلق کمک کند. پیوستن به بازار کار و کسب درآمد نیز میتواند تاثیر مثبتی بر اعتماد به نفس شما بگذارد. شما مسیر دشواری را پشت سر گذاشتهاید تا به امکاناتی دست یابید که کاناداییها از بدو تولد از آن بهرهمند هستند. بدین ترتیب، شما دارای قدرت درونی مناسبی هستید و شایسته احترام هستید. جامعه جدید نیز سختکوشی و تلاش شما را ارج مینهد.
۷. احساس گناه و عذاب وجدان نسبت به اعضای خانواده و جامعه قبلی
احساس گناه نسبت به اعضای خانواده یا جامعه قبلی ممکن است در همه مهاجران وجود نداشته باشد، اما این احساس یکی از مشکلات شایع در میان مهاجران است و به عنوان یکی از سختیهای فرایند مهاجرت شناخته میشود. افرادی که با این احساس روبرو هستند، ممکن است فکر کنند که با مهاجرت، خانواده و جامعه خود را در مشکلاتشان تنها گذاشتهاند. برخی از آنها ممکن است حتی احساس خیانت نسبت به خانواده و جامعه خود کنند.
این احساسات میتوانند فشار بسیاری را به فرد مهاجر وارد کرده و مقدمهای برای بروز افسردگی عمیقتر شوند.
راهکارها
از خودتان بپرسید آیا اکنون که مهاجرت کردهاید، میتوانید بیشتر به عزیزانتان کمک کنید یا زمانی که در ایران بودید؟ با هر چه بیشتر درگیر شدن در زندگی جدید، احساس گناه شما نیز کاهش خواهد یافت. با گذشت زمان، درک خواهید کرد که زندگی عزیزان شما بدون حضور شما نیز ادامه خواهد یافت و نگرانی شما درباره تأثیر رفتنتان بر زندگی آنها کاهش مییابد.
۸. افسردگی پیش از مهاجرت
اگر در روزهای پایانی پیش از مهاجرت به سر میبرید، ممکن است به احتمال زیاد افسردگی قبل از مهاجرت را تجربه کنید. به لحاظ علمی، اصطلاح خاصی به نام افسردگی پیش از مهاجرت وجود ندارد، بلکه در این دوره شما با احساسات، کارها و افکار متنوعی مواجه هستید که اغلب ایجاد اضطرابهای شدید میکند.
با افزایش اضطراب، ذهن و بدن شما تلاش میکنند تا با استراحت به حفظ سلامتیتان کمک کنند؛ به همین دلیل حالت استراحت و فرسودگیای که احساس میکنید، گاه به شکل افسردگی پیش از مهاجرت توصیف میشود.
در این وضعیت، افکار ناخوشایند و نگرانکننده درباره ترک زندگی فعلی و شروع یک زندگی جدید در کشوری ناآشنا میتواند شما را تحت تأثیر قرار دهد، چرا که در این شرایط، عواطف شما به شدت تحریکپذیر خواهد بود.
راهکارها
برای مدیریت این احساسات، میتوانید یک لیستی از کارهایی که فکر میکنید در آینده از انجام آنها حسرت خواهید خورد، تهیه کنید. سعی کنید تا حد ممکن قبل از مهاجرت آن کارها را انجام دهید. همچنین، ممکن است افسردگی شما به مهاجرت مرتبط نباشد و این مهاجرت تنها محرکی باشد که احساسات پنهان شما را برانگیخته است. اگر از وضعیت عاطفی خود مطمئن نیستید یا میخواهید تا موردی را از سلامت روان خود بررسی کنید، میتوانید از خدمات تیم کوچینگ ما بهرهمند شوید.
۹. اختلافات خانوادگی
اختلافات خانوادگی یکی از مسائل رایجی است که پس از مهاجرت به تدریج بروز میکند و ممکن است در ابتدا به چشم نیاید. اما با گذشت زمان و ایجاد ثبات در زندگی جدید، نشانههای این مشکلات مشخصتر میشود. افراد خانواده با شخصیتهای مختلف، تجربه مهاجرت را به طور منحصر به فردی درک میکنند، و همین موضوع سبب میشود که آثار مهاجرت بر هر یک از آنها متفاوت باشد. این تفاوتها میتواند منجر به سوءتفاهمها و درگیریها شود، زیرا همه اعضای خانواده به دلیل تجربیات گوناگونشان قادر به درک یکدیگر نیستند.
راهکارها
فهم این نکته که تأثیر مهاجرت بر اعضای خانواده یکسان نیست، اولین قدم در جهت پیشگیری از بروز اختلافات خانوادگی به شمار میآید. بهتر است از اتخاذ تصمیمهای کلیدی مانند ازدواج، طلاق و بچهدار شدن در زمان مهاجرت یا روزهای ابتدایی پس از آن پرهیز کنید. همچنین، باید از سرکوب کردن مشکلات و احساسات یکدیگر خودداری نمایید. همواره باید زمینه را برای درک احساسات یکدیگر فراهم کنید و به یاری یکدیگر در حل مشکلات بپردازید. ایجاد یک محیط امن در خانواده که در آن میتوان به یکدیگر اعتماد کرد و احساسات خود را ابراز کرد، بسیار اهمیت دارد.
۱۰. سختی های یافتن شغل تخصصی بعد از مهاجرت
یکی دیگر از چالشهای مهاجرت که موجب ناامیدی بسیاری از مهاجران، به ویژه افراد متخصص میشود، عدم توجه به سوابق کاری آنها در کشور مبدأ است. بسیاری از متخصصان و حرفهایها پس از مهاجرت عموماً گلایه میکنند که قادر به یافتن شغل متناسب با تخصص و تجربه خود نیستند. حتی در مواردی که موقعیتی برای آنها پیش آید، آنها از این که رئیسشان تخصص یا تجربه کمتری نسبت به خودشان دارد، دلسرد میشوند.
راهکارها
یک واقعیت مهمی که بسیاری از مهاجران به آن توجه ندارند این است که برای استخدام در کانادا، سوابق کاری کانادایی از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر شما سابقه کاری کانادایی داشته باشید، حتی در مشاغل عمومی، شانس شما برای استخدام در زمینه تخصص خود به طور چشمگیری افزایش مییابد. در محیطهای کاری کانادا، مهارت و توانایی در انجام کار بیشتر از سوابق کاری اهمیت دارد. اگر بتوانید تسلط و مهارت خود را در زمینه تخصصیتان به نمایش بگذارید، به طور قطع با سرعت بیشتری پیشرفت خواهید کرد. پژوهشی که در سال ۲۰۱۵ در کانادا انجام شد نشان داد که مهاجرانی که پیش از ورود به کانادا، مدت زمان بیشتری کار کردهاند، درآمد بیشتری نسبت به دیگر مهاجران با تجربه کاری کمتر داشتند. این نشاندهنده این است که تجربههای شما از کار قبلی نادیده گرفته نخواهد شد.
۱۱. از دست دادن ثبات و رفاه نسبی و پشیمانی از مهاجرت
از دست دادن ثبات و زندگی مطلوب یکی از عواملی است که موجب احساس پشیمانی از مهاجرت میشود. بسیاری از افرادی که پیش از مهاجرت زندگی خوبی داشتهاند، تجربیات مشابهی از پشیمانی را به اشتراک میگذارند. در واقع، ترس از دست دادن، یکی از عمیقترین ترسهای انسان است. باید به این نکته اذعان کرد که مهاجرت برای همه افراد مناسب نیست، اما با تلاش و کوشش، میتوان به سرعت چیزهایی که از دست رفتهاند را دوباره به دست آورد.
راهکارها
پذیرفتن واقعیت از دست دادن ثبات و زندگی مطلوب یکی از نکات ضروری در فرایند مهاجرت است. باید نسبت به تواناییها و اولویتهای خود واقعبین باشید و بررسی کنید که آیا احساس پشیمانی از مهاجرت ناشی از ترس و غم ناشی از فرآیند مهاجرت است یا نشانهای از عقل و منطق. در نهایت، باید امکانات و فرصتهایی را که بعد از مهاجرت بهدست آوردهاید با آنچه که از دست دادهاید مقایسه کنید و پس از این مقایسه تصمیم نهایی خود را بگیرید و از فکر کردن به گزینههای دیگر پرهیز نمایید.
۱۲. احساس پوچی و سردرگمی
احساس خالی بودن و سردرگمی یکی از چالشهای رایجی است که بسیاری از مهاجران با آن مواجه میشوند. این احساس غالباً پس از اتمام دورهی «ماه عسل» که ناشی از مهاجرت است، شکل میگیرد (در ادامهی مقاله به تفصیل به این موضوع خواهیم پرداخت).
مهاجرت هدف بزرگی است که شما موفق به دستیابی به آن شدهاید. قرار است به مدت معینی از این دستاورد شادی و خوشحالی داشته باشید، اما مانند هر دستاورد دیگری، با گذشت زمان، تأثیر اولیه آن کاهش مییابد و به حس خالی بودن و سردرگمی تبدیل میشود.
پس باید به کدام هدف جدید بپردازید که از هدف قبلی بزرگتر باشد و کوشش و دستیابی به آن احساس رضایت بیشتری برای شما به ارمغان آورد؟
راهکارها
• قبل از مهاجرت، هدف دقیق خود از این اقدام را مشخص کنید.
• پس از مهاجرت، برای خود هدف و برنامهریزی داشته باشید؛ تنها مهاجرت کردن هدف شما نباشد.
نقش شوک فرهنگی در سختی های مهاجرت: از گلدان به گلدانی دیگر
فرایند مهاجرت و تجربهی شوک فرهنگی شباهت زیادی به تعویض گلدان یک گیاه آپارتمانی دارد. وقتی که گلدان یک گیاه را تغییر میدهید، گیاه دچار نوعی «شوک» میشود.
در این وضعیت، گیاه بسیار آسیبپذیر است اما با مراقبت و توجه مناسب، میتواند ثبات خود را بازیابد و سریعتر از قبل رشد کند.
اکنون بیایید بررسی کنیم که حالت روحی و روانی انسانها در زمان مواجهه با «شوک فرهنگی» چگونه است و چه روشی میتوان برای گذر از این حالت پیدا کرد تا به روال عادی زندگی بازگردیم و بر چالشهای ناشی از مهاجرت و تغییر مکان غلبه کنیم.
۴ مرحلهی شوک فرهنگی
شوک فرهنگی شامل چهار مرحلهی روانی است:
۱. ماه عسل
۲. سرخوردگی/ ستیزهگری
۳. بهبودی/ پذیرش
۴. وفقپذیری
تجربه و مدت زمان این مراحل برای هر فرد متفاوت است.
مرحله اول: ماه عسل
این مرحله به عنوان مرحلهی کشف و لذت شناخته میشود. شما توانستهاید به یکی از اهداف بزرگ زندگیتان برسید و حالا زمان برگزاری جشن و شادی فرارسیده است. پا به سرزمینی گذاشتهاید که هرگز قبل از این وارد آن نشدهاید و تقریباً همه چیز برای شما تازه و هیجانانگیز به نظر میرسد.
این زمان به شما اجازه میدهد که از همه چیز و همه جا عکس بگیرید و تصاویر آنها را به عزیزانتان نشان دهید. در این دوره، شما به شدت مشتاقید که تجربههای جدید کشور مقصد را به سرعت وارد زندگیتان کنید.
در واقع، وقتی که گلدان یک گیاه را عوض میکنید، در روزهای ابتدایی ممکن است گیاه بسیار شادابتر و زندگیبخشتر به نظر برسد. اما متاسفانه، بعد از گذشت چند روز، دیگر نشانی از شادابی روزهای نخست نخواهد بود. به همین ترتیب، دورهی ماه عسل نیز دائمی نیست و نهایتاً به پایان میرسد.
مرحله دوم: سرخوردگی/ ستیزهگری
در این مرحله، جذابیتهای تازهی کشور جدید برای شما عادی شدهاند. دیگر شور و شوقی برای کشف چیزهای جدید احساس نمیکنید و چه بسا که بسیاری از این چیزها موجب ناراحتیتان میشود. احساساتی چون افسردگی، دلتنگی، غربت و سردرگمی در این دوره غالب خواهند بود. غم ناشی از مهاجرت بر شما غالب خواهد شد.
میتوان مرحله سرخوردگی را به عنوان مرحلهی «حال بد» توصیف کرد.
عدم احساس تعلق به جامعهی جدید و همچنین از دست دادن ارتباط با جامعهی قبلی، یکی از بارزترین مشکلات مهاجرت در این مرحله نمایان میشود. یکی از شدیدترین فشارهای روانی که ممکن است در این مرحله تجربه کنید، عذاب وجدان و احساس گناه نسبت به خانواده و جامعهی پیشین است. در این نقطه، شما متوجه زرد شدن و ریزش برگهای گیاهتان پس از تغییر گلدان خواهید شد.
مرحله سوم: پذیرش/ بهبودی
در این مرحله، شما پی خواهید برد که احساس سرخوردگی و ستیزهگری جزء جداییناپذیر فرآیند مهاجرت هستند و کمکم با این واقعیت کنار خواهید آمد. پذیرش این مرحله به عنوان نقطهی آغاز بهبودی شما عمل میکند. شما متوجه میشوید که اگر تصمیم دارید از عذاب سرخوردگی رها شوید، باید دفاعها و دیوارهایی که به دور خود ساختهاید را فروریخته و با اشتیاق بیشتری به آشنایی و یادگیری دربارهی فرهنگ جدید و تفاوتهای آن بپردازید.
در مقایسه با مرحلهی اول، در این دوران شما تفاوتهای فرهنگی را تنها از منظر تجربهگرایی مشاهده نمیکنید، بلکه با سنجش و کنجکاوی به دقت آنها را بررسی میکنید و تلاشتان بر این است که فرهنگ جدید را به خوبی درک کنید.
برقراری ارتباط با جامعهی جدید، بهویژه با افراد غیرمهاجر میتواند تأثیر بسزایی در تسهیل این روند داشته باشد. یکی از بهترین راهها برای ارتباط پیدا کردن با جامعهی جدید، ورود به محیط کار است. در محل کار، شما فرصت پیدا میکنید تا دوستان جدید بیابید، تعاملات اجتماعیتان را بهبود بخشید و به طور قابل توجهی سطح زبان خود را ارتقا دهید.
مسلم است که هرچه تسلط شما بر زبان بهتر باشد، بهتر میتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید، شغلهای مناسبتری را انتخاب کنید و در نهایت به راحتی دوستان جدیدی پیدا کنید.
مرحله چهارم: تعلق یافتن
بسیاری از افراد ممکن است به طور واضح نتوانند از مرحله سوم به مرحله چهارم گذر کنند. درست مانند زمانی که هنوز در شک و تردید هستید که آیا ریزش برگهای گیاه شما به پایان رسیده یا نه، اما ناگهان در یک روز متوجه جوانههای جدیدی در گیاهتان میشوید.
تلاشهای شما در مرحله سوم اکنون به بار نشسته است.
شما توانستهاید دوستان جدیدی پیدا کرده و روابط معناداری را برقرار کنید. با پیشرفتهای زندگیتان و افزایش سطح رضایت شما، احساس تعلق واقعی به جامعه جدید به وجود آمده است. شما به این جامعه خدمت میکنید و در کنار آن، فرهنگها و ارزشهای جدیدی را نیز تجربه کردهاید. همچنین، موفق شدهاید تعادلی میان فرهنگ خود و فرهنگ جدید به وجود آورید.
در این مرحله، ممکن است دیگر خود را به عنوان یک مهاجر یا فردی از اقلیت احساس نکنید. با وجود این که همچنان با چالشهای جدیدی رو به رو خواهید شد، اما اکنون میتوانید بهطور مؤثری بر سختیهای مهاجرت غلبه کنید و آنها را مدیریت نمایید.
سایر مقالات مرتبط ایرانیکا
چرا مهاجرت کنیم
بهترین کشورها برای مهاجرت